نوروز؛ اميد به تغيير

هر چقدر هم كه حوصله‌‌‌‌ شادی كردن و تبريك گفتن و عيد ديدنی رفتن را نداشته باشی. هر چقدر هم كه خانه را برای ورودش نتكانی و پيش پايش خوان نوروزی نگسترانی. هر چقدر هم كه با ظاهری آراسته به پيشوازش نروی و برايش آتش نيفروزانی. هر چقدر هم كه نخواهی مقدمش را گرامی داری و آمدنش را جشن بگيری. هر چقدر هم كه موبايلت را خاموش نگه داری تا پيام تبريك دريافت نكنی. هر چقدر هم كه بر روی ايميل‌های رسيده با سابجكت تبريك كليك نكنی.

باز هم می‌‌آيد. بدون آن‌كه از تو يا هر كس ديگری رخصت بخواهد. در كوچه و خيابان‌های شهر پرسه می‌زند. در كوه و دشت بذر زندگی می‌افشاند و در دل‌ آدميان اميد می‌كارد. می‌آيد و در برت می‌نشيند و در گوشت زمزمه می‌كند: نه‌وروز سه‌رهه‌لدانه، سه‌مبولا ژيانه (نوروز رستاخيز است، سمبل زندگی‌ست) و تو از پس خيره شدن بر عكس آن دختر كُرد باكووری كه در كنار تصويری از گستره نوروز در كنج كتابخانه‌ات جا داده‌ای به ياد می‌آوری پيام حقيقی نوروز را و آغاز می‌كنی سال نو را با اميد به تغيير.

نظرات

‏ناشناس گفت…
سڵاو کاوه‌گیان
ماڵی تازه‌ت موباره‌ک
‏ناشناس گفت…
سلام کاوه جان
سال نو بر تو و همه ی اهالی خونگرم و دوست داشتنی کردستانات مبارک باشد.
ما یک شعار برای کروبی ساخته ایم که می گوید کروبی قهرمان! امید کل ایران! واسه دل مردمان! امشب رو این جا بمان!
زده است به سرمان!
‏ناشناس گفت…
سلام كاوه جان اين كوچ وبلاگيت رو تبريك ميگم اميدوارم در اين ادرس هم مثل قبل موفق باشي هر جند تو ديگه هيچ احوالي ازم نميپرسي اما من كماكان جوياي احوالت هستم و نوروز رو هم بهت تبريك ميگم تهمورس
Freekaboodvand گفت…
ماله که ت خوشه کاوه! پیروزه.
هیوادارم شتی خوش خوشی تی دا بنوسی.
SALAM SAL NO MOBARK BERA BAWGM XASI KAWE DYARE DAS ASKANDRI HAYE KARE WEBLAGED HHHHHH WE HAR HAL GAP WE GORD CHONE YE LAKSTAN CHE XAWR NACHI SAR BYE MARDMGMAN
AGR TEWANSI SARDAN BKE HARKAS DORSHOD AZ NASL XESH ROZIBAZ GARDD BE ASL XESH
http://azadilakestan2009.persianblog.ir/
http://azadilakestan2009.persianblog.ir/
Xezal Kirmaşanî گفت…
Silav û rêz,
Blogit Fire ciwane,We mali
min îş ser biye


xezal kirmaşani
‏روایتگران گفت…
استاد ایلیا (پیمان فتاحی) این جوان کرد کیست و از چه می گوید؟

بعد از 12 سال، بخشی از سخنرانی های عمومی و بیوگرافی استاد ایلیا منتشر شد ...
آموزش‏هاي عمومی ايليا «ميم» درباره حضور الهي، تجربه عشق الهی، احياء روح، نور زنده، هدايت الهي و زندگي متعالي و همچنين آموزش روش‌هاي تفکر و مباحثي مانند علم موفقيت، ازدواج هماهنگ، تغذيه نوراني، کلام خلاق، روش‌ها و سبک‌هاي مبارزه باطني، روشهاي سخنراني و نويسندگي و تحقيق، نشانه شناسي در طبيعت، روشهاي درمان ديناميکي، تفسير و تحليل متن و روشهاي انسانشناسي است، اما عمده سخنراني‌هاي عمومي به مبحث معنويت الهي و معرفت باطني اختصاص داشته است.
برای آشنایی بیشتر به کتب و فیلم ها و اخبار جمعیت ال یاسین مراجعه کنید و به دیگران نیز معرفی کنید.
لینک دانلود کتب ایلیا؛ خدا با من است و ایلیا؛ معلم بزرگ تفکر :
http://www.4shared.com/file/95126021/cd4b3bf4/Aameen_-_Iliya-_Khoda_ba_man_ast.html
http://www.4shared.com/account/file/94693999/d4c9abad/Amin3.html
برای آشنایی بیشتر و دانلود:
www.revayatgaran-iliya.blogfa.com
www.entesharat-saay.blogfa.com
www.yaasin-times.blogfa.com
‏هاجر گفت…
سلام کاوه.
منزل نو مبارک.!!
امیدوارم مثل همیشه موفق و سربلند باشی دوست خوبم.
زهره اسدپور گفت…
منزل نو مبارک کاوه جان
هیوا ایل گفت…
سلام
هر چقدر هم که حوصله ی شادی کردن نداشته باشی می آید چون منتظرش بوده ای. اینکه خانه را برای ورودش نتکانی و پیش پایش خوان نوروزی نگسترانی فقط گول زدن خود است چون انتظارت را باور نداری.
بابالنگ دراز هیچ وقت نمی اومد و صندوق پستی جودی هیچ وقت پر از نامه نمی شد اگر جودی هر روز برای بابالنگ دراز نامه نمی نوشت حتی با دیدن صندوق پستی همیشه خالی اش.
ژان وال ژان از راه نمی رسید، اگر کوزت هر روز از چشمه به امید دیدن ژان آب نمی آورد. عروسک پشت ویترین، توی بغل کوزت نمی نشست اگر کوزت هر روز صورتش را به شیشه ویترین نمی چسباند به امید روزی که دستی پیدا شه و عروسک رو براش بخره.
پسر پادشا پیداش نمی شد اگر سیندرلا موهایش را پشت پنجره، پیش زن بابا سفید نمی کرد به امید روزی که پسر پادشا بیاد و لنگه کفش بلورین رو براش بیاره، دسش رو بگیره و اونو با خودش ببره.
فقط افسوس.
افسوس وقتی که دنیا پر از "عروسک"، "لنگه کفش بلورین"، "مردای مهربون و منجی" و "نامه" شد، دیگه اثری از کوزتها، جودیها و سیندرلاها نموند.
بهار امید رو با خودش نیاورد. امید از زمستون با شما بود. اصلاً اومدن بهار به خاطر امید زمستونی بود. به خاطر امید به روزی که ننه سرما عزادار پسرانش شود. به صحرا برود و بگوید: نعمت (چله بزرگه) مرد، همت (چله کوچیکه)مرد. دل و کی بکنم خوش؟ سر چومته بَزِنِم عالم بیاد تَش.
امید به روزی که سر چومَتِ ننه سرما به تری بیفتد و بارش بهاری شروع شود.
اگه این امید زمستونی نباشه توی بهار هم می تونی یخ بزنی و قندیل ببندی، بهار هم ادامه ی زمستون می شه واست.
...
نمی دانم انگشتهای چه کسی بود که زیر ماه، توی هوا شعر کسی رو نوشت:
"افق تاریک، دنیا تنگ، نومیدی توانفرساست می دانم!
ولیکن ره سپردن در سیاهی رو به سوی روشنی زیباست می دانی؟!"
کلبه ات گرم. خانه ی دلت پر امید. بهارت بارانی و ساز زندگی ات همیشه کوک
به امید سلامی دوباره...
‏ناشناس گفت…
سلام آقای کرمانشاهی
منزل نو.....یعنی وبلاگ نو مبارک!شرمنده ام که اینقدر دیر تبریک می گویم.....هربار خواستم این کار را انجام بدهم و وارد بخش نظرهای وبلاگتان شدم به انواع بلایای اینترنتی گرفتار شدم...نمیدانم چرا یا صفحه باز نشد یا اصلا سیستم قفل کرد....!خلاصه ببخشید...بهرحال وبلاگتان مبارک
بیتا
نوید محبی گفت…
سلام کاوه جان.یادمه تبریک سال نو رو خیلی وقت پیش بهت گفته بودم.اما الان تبریک میگم واسه مهاجرت وبلاگیت.شرمنده که دیر شد
در ضمن لینکت هم کردم
قربانت
کرمانشاهی گفت…
اولين خبر خوان وبلاگ‌های فارسي کرمانشاهی - ما را در ادامه راه با لينک به پرشين بلاگرز ياري کنيد.

http://persianbloggers.blogspot.com/2009/03/kermanshah-p.html
‏ناشناس گفت…
سلاو کاوه گیان هه ر بژی کوره کوردی کرماشانی
‏ناشناس گفت…
سلاو کاوه گیان هه ر بژی کوره کوردی کرماشانی
Site Roznameh Negar گفت…
دوره رایگان آموزش روزنامه نگاری به روش آنلاین ؛ برای ثبت نام به اینجا مراجعه کنید :
http://roznamehnegar.com
سلام کوچولو خــــــــــــوبی
خونه جدیدت مکبارک
درباره آپت نظر خاصی ندارم
روژیار گفت…
سلام کاوه، نوشته بودی یه مدت نیستی ولی فکر نمی کردم اینقد طول بکشه، درسته که بعضی وقتا آدم میخواد هیچی نگه و هیچی نشنوه، ولی مگه میشه؟ مگه میشه ندا رو دید و ساکت موند؟

در این آفاق ظلمانی
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که می خوانی
رسای قطره های خون پامال تبار آن شهیدان را
تویی تنها که میفهمی
زبان و رمز آواز چگور ناامیدان را...
Behnam گفت…
کجایی برادر؟
ناشناس گفت…
سلام همشهری
موفق باشید