گزارش کامل نشست دفاع از مدافعان حقوق بشر در دفتر سازمان دانش آموختگان

ادوار نیوز: مراسم "دفاع از حقوق مدافعان حقوق بشر" توسط کمیته‌ی حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران و با همکاری شعبه‌ی کرمانشاه این سازمان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ادوار نیوز در این برنامه که با محوریت بررسی و اعتراض به حکم 11 سال حبس برای محمدصدیق کبودوند برگزار شد، کاوه قاسمی کرمانشاهی مسوول کمیته‌ی حقوق بشر شعبه‌ی کرمانشاه سازمان ادوار تحکیم و مجری برنامه با اشاره به روند محاکمه و صدور حکم حبس برای محمدصدیق کبودند گفت: اتهام اصلی آقای کبودوند تشکیل سازمان حقوق بشر کردستان است.

قاسمی کرمانشاهی همچنین به وضعیت نامعلوم برخی دیگر از زندانیان سیاسی و مدنی پرداخت و گفت: یاسر گلی فعال دانشجویی در کردستان نیز به 15 سال حبس محکوم شده است و هانا عبدی و زینب بایزدی در زندان به سر می‌برند. کرمانشاهی همچنین از وضعیت منصور اسانلو، جهاندار و درخشندی و سایر زندانیان سیاسی ابراز نگرانی کرد.

ـ

» شیرین عبادی: دولت جمهوری اسلامی موظف به تضمین آزادی و امنیت مدافعان حقوق بشر از جمله محمدصدیق کبودوند است / عدالت در خصوص پرونده قتل‌های زنجیره‌ای اجرا نشد

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل با انتقاد از صدور حکم سنگین 11 سال حبس برای محمدصدیق کبودوند به دلیل تأسیس سازمان حقوق بشر کردستان گفت: بر طبق مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1999 که دولت ایران نیز به آن رأی مثبت داده است، دولت‌های عضو سازمان ملل موظف به تأمین آزادی و امنیت کسانی هستند که برای دفاع از حقوق بشر می‌کوشند.

عبادی با اشاره به این‌که به همراه محمد سیف‌زاده و نسرین ستوده اعضای کانون مدافعان حقوق بشر وکالت این فعال مدنی را برعهده داشته است، گفت: کبودوند بی‌گناه است و حکم صادره برای او خلاف موازین بین‌المللی، قوانین داخلی و عدالت است.

شیرین عبادی همچنین با اشاره به دهمین سال‌گرد قتل‌های زنجیره‌ای و با گرامی‌داشت جان باختگان این قتل‌ها گفت: امروز در دهمین سال‌گرد قتل‌های زنجیره‌ای هستیم. قتل‌هایی که از سوی بسیاری رسیدگی به آن پرونده ملی نام گرفت و دولت‌مردان صراحتاً خواهان اجرای عدالت و مشخص شدن حقایق این قتل‌ها بودند. اما در عمل روند رسیدگی به این پرونده به سمت و سویی رفت که از دیدگاه افکار عمومی وجدان عمومی را اقناع نکرد.

وکیل خانواده شادروان داریوش فروهر، دبیرکل فقید حزب ملت ایران و همسرش پروانه اسکندری ادامه داد: من به اتفاق همکارم آقای دکتر ناصر زرافشان، وکیل خانواده مرحوم مختاری که به دلیل پیگیری رسیدگی به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای به 5 سال حبس محکوم شد و دکتر بشیری، وکیل خانواده مرحوم محمدجعفر پوینده بارها به صورت متفق و جداگانه به نقض آیین دادرسی در این پرونده اعتراض کردیم. ما درخواست کردیم که این پرونده ملی باید در دادگاهی علنی رسیدگی شود تا مردم از جریان کار آگاه شوند. اما روند نقض آیین دادرسی چنان بود که تمامی وکلا با توافق خانواده‌های مقتولان از سمت خود استعفا دادند و دیگر در این روند شرکت نکردند.

عبادی به مواردی از ایرادات این پرونده اشاره کرد و گفت: در پرونده بسیار حجیمی که مشتمل بر چند گونی بود و برای مطالعه در اختیار وکلا قرار داده شد. در جریان مطالعه متن پرونده متوجه می‌شدیم که صفحات ناگهان از 130 به 280 تغییر می‌کند و به بیان دیگر بخش‌هایی از پرونده وجود نداشت. هنگامی که به این روند اعتراض می‌کردیم قاضی مدعی می‌شد که این صفحات پرونده در جریان رسیدگی "مفقود" شده است! عبادی ادامه داد: ما تقاضای مطالعه اعترافات سعید اسلامی (امامی) را داشتیم، اما قاضی مدعی بود که بازجویی‌های ایشان "غیرمرتبط" با پرونده است و از طرف دیگر این فرد فوت کرده است.

عبادی گفت: امروز که 10 سال از آن تاریخ می‌گذرد، این پرونده ملی به سرانجام نرسیده است و ما باید یاد شادروانان داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را گرامی بداریم. آن‌ها که مظلومانه کشته شدند و عدالت در مورد پرونده آنان اجرا نشد.

عبادی در بخش اول سخنان خود در تشریح پرونده موکلش محمدصدیق کبودوند گفت: من سال‌ها در این کشور قاضی بودم اما شغلم را از دست دادم. اگر چه به این شغل عشق می‌ورزیدم به همین دلیل تعصب خاصی نسبت به دستگاه قضایی، سلامت آن و استقلال آن دارم و وقتی می‌بینم همکار من آقای کبودوند تنها به دلیل ایجاد سازمان حقوق بشر کردستان به 10 سال حبس محکوم شده است متأسف و حیران می‌شوم.

وی ادامه داد: می‌دانید که مصوبات سازمان ملل متحد در حقوق بین‌الملل جنبه‌ی الزام‌آور دارد، اگر دولتی به میثاق‌ها پیوسته باشد باید آن میثاق‌ها را اجرا کند. مثلاً به دلیل این‌که ایران عضو کنوانسیون حقوق مدنی سیاسی و اجتماعی است، ما حق داریم از دولت ایران بخواهیم که به تعهدات خود عمل کند.

اما برخی مصوبات فراتر از این است و آن مصوبات مجمع عمومی است که جنبه‌ی اخلاق بین‌المللی پیدا می‌کند. در پنجاه و سومین جلسه مجمع عمومی سازمان در 8 مارس 1999 یک مصوبه‌ای گذرانده شده که همه‌ی کشورها از جمله دولت ایران به آن رأی مثبت داده است. در این مصوبه تضمین شده و از دول خواسته شده است آزادی و امنیت کسانی که برای آزادی و امنیت و دفاع از حقوق بشر فعالیت می‌کنند حفظ شود.

عبادی با قرائت مقدمه و بندهای این مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل گفت: در این مصوبه که در پنجاهمین سال‌گرد اعلامیه جهانی حقوق بشر تصویب شد، دولت‌ها موظف به تأمین آزادی و امنیت مدافعان حقوق بشر و گروهای یاری‌رسان هستند. همچنین این افراد نیز باید موارد نقض حقوق بشر را به مجامع بین‌المللی گزارش دهند.

شیرین عبادی در پایان با ابراز خرسندی از حضور در دفتر سازمان ادوار تحکیم وحدت گفت: بسیار خوشحالم که علی‌رغم محدودیت‌های اعمال شده به این سازمان، بار دیگر موفق شدم در جمع شما سخن بگویم و خرسندم که علی‌رغم فشارهای وارده همچنان توانسته‌اید روند فعالیت‌های خود را ادامه دهید.

ـ

» جلال جلالی‌زاده: هیچ حکومتی در ایران نمی‌تواند هویت و زبان مادری کُردها را از آن‌ها بگیرد

جلال جلالی‌زاده نماینده مردم سنندج در مجلس ششم در این برنامه با اشاره به تبعیضات اعمال شده بر قومیت‌ها در ایران گفت: متأسفانه در ذهنیت برخی دولت‌مردان ما یک مثل تبعیض، تعصب و تحقیر وجود دارد که باعث نقض حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی شده است.

جلالی‌زاده گفت: خداوند انسان را آفریده است تا با عزت، سعادت و خوشبختی زندگی کند و هر فردی که آزادی و سعادت را از دیگر انسا‌ن‌ها سلب کند برخلاف حکمت خداوند رفتار کرده است.

جلالی‌زاده گفت: تمامی زندانیان سیاسی و مدنی در ایران مظلوم هستند، اما زندانیان اقلیت‌ها مظلوم‌ترند. اگر دفاع شیرین عبادی و سایر گروه‌ها نبود شاید نام آقای کبودوند نیز مانند خیلی افراد دیگر مطرح نمی‌شد. ما کُردها خیلی مظلوم هستیم، اما وقتی به میان اهل سنت خراسان، بلوچ‌ها و ترکمن‌ها می‌روم، از وضعیت آن‌ها و فشارهای وارده بر ایشان متأثر می‌شوم. چرا که آن‌ها هم زندانیان زیادی دارند و مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند.

نماینده مجلس ششم گفت: در مملکت ما عده‌ای علناً دروغ می‌گویند و دزدی می‌کنند و با آن‌ها برخورد نمی‌شود. اما با کبودوند که وظیفه‌ی انسانی‌اش را انجام داده و به هم‌وطنان خود کمک کرده است برخورد می‌شود. او نه اسلحه در دست داشته و نه فساد سیاسی و اخلاقی ایجاد کرده است. گفته می‌شود در کردستان فلانی عضو کومله یا پژاک است، اما می‌بینیم کسانی که معتقدند باید در چارچوب همین نظام و قانون اساسی حق خود را بگیرند نیز از بدیهی‌ترین حقوق خود محروم هستند.

وی افزود: من به آقای خاتمی گفتم که شما یک نسل از ما را نابود کردید. خود من در راه این کشور و انقلاب و نظام هزینه‌های زیادی دادم. اما امروز از بدیهی‌ترین حقوق خود به دلیل کُرد بودن و سنی بودن محروم هستم. اگر به ما اجازه طرح نظرات از رسانه ملی که با بیت‌المال اداره می‌شود، داده نمی‌شود، اگر حق انتشار روزنامه به ما داده نمی‌شود، چگونه انتظار دارند که هیچ کس با رادیوها و روزنامه‌های خارجی سخن نگوید؟

جلالی‌زاده به مواردی از تبعیض در کردستان اشاره کرد و گفت: وقتی فردی نمی‌تواند به زبان مادری‌اش بخواند و بنویسد چگونه باید به حل سایر موارد تبعیض امید داشت. آن‌ها که به زبان مادری ایراد می‌‌گیرند باید بدانند این زبان را خداوند آفریده است. هیچ کس در این مملکت نمی‌تواند زبان و هویت کُردها و فارس‌ها و ترک‌ها را عوض کند. تمامی ما ایرانی هستیم و وقتی می‌گوییم ایرانی هستیم باید از حقوق سیاسی و مدنی برابر برخوردار باشیم چرا که وظیفه حکومت تأمین این حقوق برای شهروندان است.

این نماینده مجلس ششم ادامه داد: چند سال قبل در شهر خواف که 95 درصد ساکنان آن اهل سنت هستند بعد از رایزنی‌های فراوان یک سنی بخشدار شد. نامه‌هایی خطاب به مراجع تقلید نوشته شد که چه نشسته‌اید که قلب شیعیان جریحه‌دار شده است و ایران در خطر است، به این دلیل که یک سنی بخشدار شهری شده است که 95 درصد ساکنان آن سنی هستند! وی گفت: چطور می‌توان ادعای توسعه داشت و برنامه 20 ساله و 5 ساله نوشت در حالی که علناً به یک چهارم جمعیت کشور اجازه توسعه و رشد داده نمی‌شود.

جلالی‌زاده در پایان گفت: تا وقتی این تفکر وجود دارد که اگر مسوولیتی را به یک کُرد و یا سنی بدهیم در آن دنیا چگونه باید جوابگو باشیم؟ تا زمانی که در کتب فقهی مشهور ما کُردها را طایفه‌ای از جن‌ها می‌دانند که نباید با آن‌ها معامله کرد و نباید با کُردها ازدواج کرد، وضع درست نخواهد شد. ما همه ایرانی هستیم. من می‌خواهم دعای داریوش کبیر را در این‌جا تکرار کنم که خدایا کشور ما را از شر دروغ و خشکسالی نجات بدهد.

ـ

» محمود سعیدزاده عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان ادوار تحکیم: زندانی کردن کبودوند لگدمال کردن عقلانیت و گفت‌وگو است

در این جلسه محمود سعیدزاده عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان دانش‌آموختگان ایران نیز به بیان سخنانی پیرامون وضعیت کردستان پرداخت که متن آن در پی می‌آید:

به نظر بنده صدور حكم 11 سال زندان برای آقای كبودوند از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است. با توجه به فرمايشات سركار خانم دكتر عبادی كه به ابعاد حقوقی موضوع پرداختند، بنده بنا دارم اين مقوله را از بعد امنيتی كه اشتباه در آن به شكل‌گيری هويت متفاوت می‌انجامد در مدتی كوتاه مورد بررسی قرار دهم.

در ميان كسانی كه به مقوله‌ی مطالعات قومی و به‌خصوص مطالعات قومی كردستان می‌پردازند، يك فرضيه وجود دارد كه خود اين فرضيه مبتنی بر يك پيش فرض است كه به نظر من برخورد با آقای كبودند با فرض اين‌كه عقلانيتی در پشت اين اقدام باشد در راستای اين فرضيه صورت گرفته است.

مبنای پيش فرض مورد اشاره اين است كه وجود اقوام و مذاهب گوناگون به خودی خود منشاء خطر است و می‌تواند برای انسجام سرزمينی خطرناك باشد. فرضيه‌ای كه از پشت اين پيش فرض بيرون می‌آيد اين است كه تحركات قومی و مخصوصاً تحركات قومی در كردستان اصالت ندارد، بلكه محصول جنگ نيابتی دشمن با نظام جمهوری اسلامی است.

من برای رد پيش فرض مورد اشاره لازم می‌دانم اشاره كوتاهی به كشور مالزی داشته باشم. كشور مالزی در جنوب شرقی آسيا از دو گستره سرزمينی مجزا از هم به وجود آمده است. دو گسل بزرگ قومی و دينی در اين كشور وجود دارد. تركيب قومی مالزی شامل 4/50 درصد مالاوی، 7/23 درصد چينی، 11 درصد بومی‌‌های اوليه و 1/7 درصد هندی هستند. تركيب دينی مالزی هم به اين صورت است: 55 درصد مسلمان، 21 درصد اديان چينی، 7 درصد مسيحی، 11 درصد هندو و مابقی اديان بومی هستند.

تمامی متخصصان مطالعات قومی اذعان دارند كه مالزی به هيچ‌وجه با مشكلاتی شبيه آن‌چه در كشور ما وجود دارد مواجه نيست. بحث بحران قومی و هويتی برای اين مردم چيز عجيب و ناشناخته‌ای است. گستره چتر هويت ملی چنان گسترده است كه همه‌ی اقوام و مذاهب را در بر می‌گيرد.

اما در رابطه با فرضيه مورد اشاره بنا دارم يك سووال اساسی را مطرح نمايم و آن اين‌كه اگر ما فرض را بر اين بگذاريم كه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قدرت لجستيكی و توان خود را معطوف به اثرگذاری در جغرافيای سياسی ايران نموده‌اند، از چه ابزار يا ابزارهايی می‌بايد استفاده نمايند.

برای من غير قابل باور است كه شوانه سيد قادر، جوان كُردی كه در محاصره نيروهای امنيتی گرفتار می‌شود، به بدترين نحو ممكن شكنجه می‌شود و در فاصله دو متری با ضرب گلوله به قتل می‌رسد، ابزار مناسبی برای ارتباط‌گيری با نيروهای خبره جاسوسی و امنيتی اين كشورها باشد.

اين سووال اساسی مطرح می‌شود كه چه كسی می‌تواند بذر كينه را بين اقوام ايرانی بكارد، آن را پرورش دهد و در گستره وسيع بين مردم پراكنده نمايد؟ متأسفانه ما می‌بينيم دايره قدسيت نظام روز به روز گسترده می‌شود، به طوری كه برای کارگزاران محلی هم اين قدسيت تسری پيدا كرده است. امروز وقتی به راحتی در درون سازمان‌های جاسوسی دنيا نفوذ می‌شود چرا اين تصور برای حاكميت به وجود نيامده كه شايد قدرت‌هايی بيرونی در همين نيروهای به ظاهر خودی نفوذ كرده باشند؟

وقتی حاكميت اعتراف كرد در بالاترين لايه‌های اطلاعاتی و امنيتيش نيروهای خودسر نفوذ كرده بودند، از كجا اطمينان پيدا كرده كه اين نفوذ دوباره تكرار نخواهد شد. به نظر من كسانی كه كُردها را تحقير می‌كنند و احساسات آن‌ها را جريحه‌دار می‌كنند بهترين خدمت را به دشمنان ايران می‌كنند. امروز در كردستان مشكلاتی وجود دارد و به همان اندازه مطالباتی نيز مطرح است. شايد برای شما جالب باشد كه كردستان از لحاظ رتبه بندی صنعتی استانی در طول سه دهه به ترتيب بدين گونه بوده است؛ سال 53 رتبه 19، سال 63 رتبه 18، سال 73 رتبه 22.

از لحاظ توسعه انسانی 25، فقر انسانی 24 و اميد به زندگی رتبه 24 در ميان 27 استان كشور را دارد. در سال 1350 كردستان در رتبه استان كمتر توسعه يافته و در سال 1370 در رتبه استان توسعه نيافته قرار می‌گيرد. آن‌چه كه خطر را جدی نشان می‌دهد اين است كه، اولاً استان‌هايی با رتبه مشابه كردنشين هستند، دوماً مناطق كردنشين مناطقی نيستند كه فقر در آن‌ها توجيه داشته باشد زيرا از تمام امكانات طبيعی خدادادی بهره‌مند هستند.

و اما مسأله مهمی كه توجه را به خود جلب می‌كند در نظرسنجی كه در سال 83 انجام شده 86 درصد مردم كردستان عامل محروميت خود را دولت مركزی می‌دانند، 92 درصد معتقدند حاكميت در راه رسيدن آن‌ها به ثروت، قدرت و منزلت مانع تراشی می‌كند و 68 درصد اعلام نموده‌اند شيوه برخورد حكومت با آن‌ها تحقيرآميز است.

با توجه به جميع عوامل در بين نيروهای فعال كُرد دو نگاه وجود دارد. نگاه اول بر اين فرض مبتنيی است كه گفت‌وگو با نظام جمهوری اسلامی در اساس بی‌فايده است و بايد برای تغيير در وضعيت موجود از ابزار نظامی استفاده كرد. و راه نگاه دوم اين است كه برای رسيدن به سرزمينی آباد و آزاد راه مسالمت آميز و گفت‌وگو تنها گزينه ممكن است حتی اگر كسی حاضر نباشد با ما گفت‌وگو كند. كبودوند نماينده راه دوم است. زندان و حبس كبودوند حاوی پيام مهمی است و آن اين‌كه گفت‌وگويی در كار نخواهد بود. به نظر من كشتن شوانه سيد قادر با آن وضعيت در راستای تحقير جمعی مردم كُرد بود و زندانی شدن كبودوند لگدمال كردن منطق عقلانيت و باب گفت‌وگو است.

من برداشتم چنين است كسانی اصرار دارند جوانان كُرد قلم‌های خود را زمين بگذارند تا در كوه‌ها اسلحه به دست در پی ديگر هم‌وطنان خود باشند. اما همين همبستگی‌ها و همدردی‌ها همه نقشه‌ها را نقش بر آب خواهد كرد.

ـ

» عبدالرضا تاجیک، روزنامه‌نگار: انتشار اخبار نقض حقوق بشر اقلیت‌های قومی و مذهبی در روزنامه‌ها همواره با سخت‌گیری و سانسور مواجه بوده است

عبدالرضا تاجیک دبیر سابق سیاسی روزنامه شرق و کارگزاران و عضو کمیته پیگیری بازداشت‌های خودسرانه نیز در این برنامه به تشریح مشکلات و موانع روزنامه‌نگاران در انعکاس اخبار مربوط به اقلیت‌ها پرداخت و گفت: اگرچه اطلاع رسانی در مورد موارد نقض حقوق بشر در روزنامه‌ها عموماً با فراز و نشیب‌هایی همراه است، اما این موضوع در خصوص کُردزبانان، آذری‌ها و سایر اقلیت‌های قومی و مذهبی همواره با سخت‌گیری‌های بیش‌تری مواجه بوده است.

تاجیک گفت: متأسفانه افرادی که به مدد قانونی منسوخ و مرتجعانه، موفق به دریافت امتیاز روزنامه شده‌اند در بسیاری موارد از انعکاس اخبار حقوق اقلیت‌ها جلوگیری می‌کنند. تاجیک ادامه داد: مشخصاً در مورد آقای کبودوند اگر در اخبار مربوط به ایشان از عبارت روزنامه‌نگار کُرد استفاده شود قطعاً اخبار از سوی مدیرمسوول برداشته خواهد شد.

تاجیک با انتقاد از این رویه، گفت: چه تفاوتی دارد که ما در جایگاه حاکمیت اطلاع رسانی را محدود کنیم و یا در جایگاه مدیر یک رسانه چنین رفتاری داشته باشیم. در حالی که ما دو دسته رسانه در کشور داریم. رسانه‌هایی که در راستای اهداف نهادهای امنیتی حرکت می‌کنند و تکلیف آن‌ها مشخص است. اما روی سخن ما با مدیران روزنامه‌های اصلاح طلب است که خود را معتقد به دموکراسی می‌دانند.

تاجیک گفت: چگونه یک مدیر مسوول در انتخابات نماینده هیئت ناظر بر مطبوعات از لزوم رفع سانسور سخن می‌گوید اما وقتی در اتاق خود قرار می‌گیرد تمامی اخبار نقض حقوق بشر را سانسور می‌کند؟ تاجیک ابراز امیدواری کرد مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی بتوانند لااقل به انتشار اخبار نقض حقوق بشر بپردازند.

ـ

» ثریا عزیزپناه: فشار بر نشریات و مجلات کُردزبان مضاعف است

در این برنامه خانم ثریا عزیزپناه فعال مدنی و مدیر نشریه کُردی زبان "راسان" نیز با اشاره به محدودیت‌های مضاعف اعمال شده بر نشریات و مجلات در کردستان گفت: ما در خصوص مطالب علی‌رغم وسواس و دقت زیاد باید به مراجع مختلفی پاسخ‌گو باشیم و همواره ترس از این داریم که مبادا موارد چاپ شده از سوی فلان امام جمعه یا فرمانده بسیج منفی تشخیص داده شود و با ما برخورد شود.

عزیزپناه به احضارش به دادگاه انقلاب اشاره کرد و گفت: بنده را علی‌رغم این‌که تمام زندگی‌ام را صرف فعالیت‌های مدنی و فرهنگی کردم به دلیل اقدام علیه امنیت کشور به دادگاه احضار کردند و در دادگاه وقتی بازپرس نام پدر مرا پرسید و پاسخ دادم نام پدر من حسین است. بازپرس با تعجب گفت مگر شما در کردستان از این اسامی هم استفاده می‌کنید و من هم به او گفتم محض اطلاع شما نام عموی من هم حسن است. تا زمانی که از این دریچه و با این پیش زمینه قبلی به اقلیت‌ها نگاه می‌شود نمی‌توان انتظار داشت که تبعیض‌ها ریشه‌کن شود.

ـ

» فخرالدین حیدریان: نیروهای معتقد به دفاع از حقوق بشر و آزادی‌های مدنی باید همگرایی بیش‌تری پیدا کنند

فخرالدین حیدریان عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز در سخنانی ابتکار کمیته‌ی حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران در برگزاری این مراسم را قابل تحسین دانست و این برنامه را حرکتی مفید و متمایز با فعالیت‌های حزبی رایج دانست و خواستار ادامه‌ی چنین حرکت‌هایی شد.

حیدریان با اشاره به تقسیم بندی‌های نانوشته‌ی کاذبی که بین شهروندان ایرانی صورت گرفته است، افزود: متاسفانه ایرانی‌ها را به ایرانی با مذهب تشیع و ایرانی غیرشیعه و به تبع آن در کردستان به کُرد شیعه و کُرد سنی تقسیم کرده‌اند، و هر کسی که از دایره‌ی مورد تعریف خارج باشد مورد تبعیض‌های گوناگون قرار می‌گیرد که نمونه‌های زیادی از این تبعیض را در کشور شاهدیم.

مسوول شعبه‌ی همدان سازمان دانش آموختگان در بخش دیگری از سخنانش با دعوت نیروهای معتقد به دفاع از حقوق بشر و آزادی‌های مدنی به همگرایی بیش‌تر پرسید: چرا باید با احتیاط از حق آزادی بیان دفاع کنیم؟ تا زمانی که ما این تقسیم بندی‌ها را در ذهن افکار خود و جامعه کمرنگ نکنیم نمی‌توانیم گامی به پیش برداریم.

وی در ادامه افزود: برخورد و سرکوب فعالین مدنی در کردستان با شدت بیش‌تری صورت می‌گیرد و تقریباً با هیچ جای دیگر در ایران قابل مقایسه نیست و در این رابطه باید فعالین مدافع حقوق بشر حساسیت بیش‌تری از خود نشان دهند.

وی با اشاره به این که حاکمیت درباره نقض حقوق شهروندان هیچ مسوولیتی را برای خود در نظر نگرفته است. از فعالین مدنی انتقاد کرد که چرا همچنان در قالب حرکات تکراری، حاکمیت را مخاطب خود قرار می‌دهند.

ـ

» تونیا کبودوند: پدرم زندگی خود را صرف مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی کرده است

در پایان این برنامه دختر محمدصدیق کبودوند با تشکر از برگزاری چنین برنامه‌ای در جهت دفاع از حقوق پدرش و سایر مدافعان حقوق بشر گفت: او مظلوم‌ترین زندانی است که سال‌ها با بی‌عدالتی‌ جنگید و اکنون خود در چنگال این بی‌عدالتی به بند کشیده شده است. او هرگز نمی‌ایستد،‌ سکوت اختیار نمی‌کند و هرگز دست از دفاع از حق دیگران برنمی‌دارد حتی اگر دربند باشد. چه دردی جانکاه‌تر از آن‌که ببینی بسیاری از آنان که آزادند برای آزادی وی گامی برنمی‌دارند و او که خود گرفتار است برای رهایی همگان در تلاش است.

می‌گویم برای آنان که او را مشوش‌گر اذهان عمومی و برانداز نظام‌ خویش می‌نامند باور کنند که او فارغ از بازی‌های سیاسی، تنها دلواپسی‌اش پایمال گشتن حق همنوع‌اش در هر لباس و هر جنسیت و هر نوع تفکر و ایده‌ سیاسی است.

به گزارش خبرنگار ادوار نیوز در این برنامه اعضای سازمان دانش آموختگان، سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعالان مدنی و دانشجویی، همچنین دکتر ناظری مدیر ان‌جی‌او جامعه سبز به همراه جمعی از اعضای سازمان مهندسین و جوانان جبهه ملی ایران نیز حضور داشتند.

در این نشست یاد و خاطره مقتولان قتل‌های زنجیره‌ای علی‌الخصوص داریوش و پروانه فروهر گرامی داشته شد و مجری برنامه ترجمه کُردی قطعه شعری را از شادروان پروانه فروهر قرائت کرد.