
رادیو زمانه: سیدخلیل عالینژاد سال ۱۳۳۶ در صحنه كرمانشاه متولد شد. پدرش مرحوم سیدشاهمراد عالینژاد، نوازنده تنبور بود.
سیدخلیل مشق تنبور را با سیدنادر طاهری آغاز کرد و پس از دو سال نزد سیدامرالله شاه ابراهیمی رفت. همچنین از درویش امیر حیاتی نیز بهره برد و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت. در این دوره و به صورت همزمان، سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت. وی در اواخر دهه ۵۰ در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغالتحصیل شد.
اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالینژاد به جمع این گروه پیوست. حاصل همکاری با گروه تنبور شمس، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای «سخن عشق» بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت.
اواسط دهه ۶۰ سید خلیل، گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه بابا طاهر کاستی به نام «زمزمه قلندری» بیرون دادند. اواخر همین دهه، سیدخلیل به وصیت مرحوم عبادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به تهران رفت و دیگر هیچگاه به دیار خود باز نگشت.
عالینژاد پس از چند سال ماندگاری در تهران سرانجام ترک وطن کرد و به سوئد مهاجرت کرد. علت این مهاجرت هنوز دقیقاً مشخص نیست، اما سرانجام آن، قتل فجیع سید خلیل بود.
بيست و هفتم آبان ماه 1380خورشيدی برابر با 27 گلاريز 752 تقويم كُردی سلطانی برای پيروان آئين يارسان، مردم كرمانشاه و نيز بسياری از ايرانيان يادآور سيدخليل عالینژاد يكی از بزرگان اين آئين و شهر و ديار است. روزیست كه در پی شنيدن خبری ناگوار دلهای بسياری از اين مردم به كلبهی ماتم مبدل گشت.
خبر تلخ و سنگين بود؛ تيغی بر چهره خوب رويی كشيده و بزرگی از تبار عالی قلندران بر خاک خونين فرو غلتيده و چراغی فروزان از جمع ياران خاموش گشته بود. «سيدخليل عالینژاد از بزرگان آئينی يارسان، هنرمند كرمانشاهی و استاد بینظير تنبورنوازی در محل سكونتش ـ گوتنبرگ سوئد ـ توسط عواملی ناشناس به قتل رسيد». عوامل ناشناسی كه همچنان تا به امروز كه هفت سال از قتلش میگذرد ناشناخته باقی ماندهاند. سيهرويان سيهكردار پيكر خليل را دشنه آجين كرده و تن مثله شدهاش را به آتش كشيده بودند تا اوج قساوت خويش را نشان دهند.
امروز هفت سال از عروج سرخ سيدخليل عالی نژاد میگذرد و یاد وی همچنان در خاطر يارانش باقی، نامش بر لب دوستدارانش جاری، نوایش در گوش مشتاقان دنگش ساریست و دگربار در سالگرد درگذشتش جماعتی چند هزار نفری بر مزار وی در شهر صحنه استان كرمانشاه گرد آمدند تا يادش را گرامی دارند.
برای اطلاع رسانی اين مراسم از هيچ ابزاری استفاده نشده است. نه مطبوعات و راديو و تلويزيون و نه حتی از طريق سايتهای اينترنتی و ارسال SMS. آنان كه از دور و نزديك آمدهاند از برگزاری هر سالهی مراسم يادبود عالی نژاد به رسم اين هفت سال در ساعت 2 بعد از ظهر بيست و هفتم آبان ماه آگاهند.
نخستين پيچ دربند صحنه، گورستان قديمی شهر با درختانی سر به فلك كشيده و در ميان انبوه درختان، اتاقكی كوچك با شيروانی سبزرنگ كه مزار سيد خليل در آن قرار دارد. مقبرهای كه امسال ديوارش را سنگ و كف پوشش را فرش كردهاند و هر چه در اتاق چيدهاند بوی تازگی میدهد. در كنار اتاق مقبره جايگاهی را برای اجرای مراسم آماده كردهاند و صندلیهايی را در محوطهی گورستان برای نشستن ميهمانان قرار دادهاند. هر چند تعداد صندلیها زياد است اما شركت كنندگان در مراسم بسيار افزونترند.
هزاران نفر از دوستداران سيدخليل، از مرد و زن، جوان و پير، شهری و روستايی، كُرد و غيركُرد، يارسانی و غيريارسانی از شهرهای مختلف استان كرمانشاه و ديگر استانهای تهران، لرستان، قزوين، فارس، مازندران، كرمان، همدان و نيز گروهی از كاكهایهای كردستان عراق؛ همه و همه در اينجا گردهم آمدهاند تا ياد عالی نژاد را گرامی دارند.
پارچه نوشتههايی كه بر روی آنها ابيات و جملاتی به زبان كُردی و فارسی نوشته شده، تصاويری از سيد خليل عالینژاد و نيز سبد گلهای رنگارنگی كه از سوی دوستداران استاد آماده گرديدهاند جلوهای زيبا به محل برگزاری مراسم بخشيده و اين زيبايی زمانی دلانگيزتر میشود كه گروهی از جمخانهی عالی قلندر در صفوفی منظم با شاخههای گل در دست و زمزمهی "هو هو" بر لب، وارد گورستان میشوند و گرد مقبره استاد حلقه میزنند. در اين زمان زمزمههای "حق" گویشان به فرياد تبديل میشود. دفها به صدا در میآيند و تنبورها نواخته میشوند و تصويری زيبا از درهم آميختن عشق، ايمان و عرفان پديد میآيد.
غالب برنامههای مراسم اجرای موسيقی است و طی آن گروه تنبورنوازان پرديور كرمانشاه، چهل تنان همدان، بيدارن و نيز هنرمندانی چون رامين و رامتين كاكايی و هژير مهرافروز با نواختن تنبور و دف و خواندن تصنيفهای كُردی و فارسی به اجرای برنامه میپردازند و در اين ميان با اوج گرفتن نوای تنبور و دف نوازندگان و آوای ذكر خوانندگان، مردانی عموماً با آرايش درويشی در جمعيت دستشان را در دست هم گره میكنند و شانه به شانهی يكديگر همنوا و همپا به ذكر و سماع میپردازند و با بانگ بلند "حق" و "هو" و نام "علی" را فرياد میزنند و عبارات "يا سلطان هورامان" و "يا شاه دالاهو" را تكرار میكنند.
اشعار و مقالاتی نيز درباره سيدخليل عالینژاد، باورهای آئينی و كارهای هنری وی خوانده میشود. استاد محمدرضا درويشی نيز با تأكيد بر تلاش جهت گردآوری و حفظ آثار هنری باقی مانده از استاد عالینژاد سخنانی را درباره جايگاه هنری وی بيان میدارد. خيراله حقجويان از ديگر سخنرانان اين مراسم است كه با ابراز نگرانی از ايجاد انحراف در آئين ياری و انتقاد از معرفی نادرست اين دين میگويد: آئينی كه روزگاری شيپور بيداری بود متأسفانه امروز توسط عدهای كه شناخت درست و كافی از حقيقت اين آئين ندارند تبديل به ابزار سكون و سكوت شده است. سخنران ديگر نيز ضمن گلايه از برخی افراد كه میخواهند از سيدخليل عالی نژاد يك قديس بسازند و در اين راه به روايات و ذكر خاطرات دروغ متوسل میشوند از دوستدارن سيد خليل خواست تا او را آنگونه كه بود بزرگ دارند.