گورين ئهرا يهكسانی ـ كاوه كرمانشاهی: بيش از يك سال از فعاليت كمپين يك ميليون امضاء برای تغيير قوانين تبعيضآميز میگذرد و در اين مدت داوطلبان بسياری از مناطق و شهرهای مختلف كشور به اين حركت پيوسته و با وجود تمامی موانعی كه بر سر راه فعالان جنبش زنان قرار دارد و محدوديتهايی كه از سوی حاكميت بر كنشگران اين كمپين اعمال گرديده و میگردد هر روز بر شمار اعضای آن در سراسر ايران افزوده میشود. كردستان نيز از جملهی اين مناطق كشور بود كه از همان ماههای نخست آغاز فعاليت كمپين به اين حركت پيوست و با تلاش فعالان خود توانست بسياری از مردمان و بهويژه زنان شهرها و حتی روستاهای منطقه را با كمپين و خواستها و اهداف آن آشنا سازد و حتی با هدف معرفی كمپين و آگاه سازی زنان تا شهرهای مرزی چون نوسود و نودشه واقع در نقطهی صفر مرزی نيز پيش رفت و از اين جهت به جرأت میتوان گفت كمپين در هيچ يك از بخشهای كشور به اندازه كردستان گستردگی نداشته به گونهای كه ما امروز شاهد فعاليت كمپين نه تنها در مراكز استانهای كردنشين كه در شهرستانهای ديگر استان نيز هستيم. از جملهی اين شهرها مريوان واقع در استان كردستان است كه در گفتوگويی با پروين ذبيحی از فعالان جنبش زنان و عضو كمپين يك ميليون امضاء درباره چگونگی فعاليت كمپين در اين شهر پرسيدهايم كه در ادامه متن این گفتوگو را با هم میخوانيم…
.
پروين ذبيحی لطفاً در آغاز از خود بگوئيد؛ اينكه از چه زمانی و چگونه به حوزه مسائل مربوط به زنان وارد شديد و تا كنون چه فعاليتهايی در اين زمينه داشتهايد؟
با سلام و آرزوی موفقیت در اهداف انسانیتان. من دانشآموختهی مقطع فوق دیپلم رشتهی علوم انسانی هستم و در حال حاضر بیشتر وقتم را علاوه بر خانهداری به امورات اجتماعی میپردازم. فعال حقوق زنان و کودکان هستم، عضو هیئت مدیره انجمن زنان آذرمهر و عضو کانون کودکان و همچنين اتحادیه کارگران بیکار و اخراجی و در انجمن ادبی مریوان نیز فعالیت دارم.
من نیز همچون تمام آن کسانی که از مسائل و مشكلات مربوط به زنان و کودکان و تبعیضات طبقاتی و جنسيتی علیه آنان رنج میبرند بر حسب وظیفه هر آنچه که در توان دارم از انجام تحقيق و پژوهش و نوشتن مقاله و تهيه گزارش تا ساختن فيلم در رابطه با خودسوزی زنان و همچنين برگزاری كارگاهها و مراسمهای مختلف در رابطه با زنان و كودكان و نيز حضور در تجمعاتی مثل 22 خرداد در تهران و زنان آویر در سنندج و … به کار میبرم تا در ساختن دنیایی به دور از تضاد و فاصله طبقاتی و هر نوع آپارتاید و دنیایی که زنان و کودکان این قربانیان اصلی خشونت حرمت و کرامت انسانیشان را بیابند سهمی کوچک و ناچیز داشته باشم.
.
میدانيم كه فعالان كُرد جنبش زنان از همان روزهای نخست شكلگيری كمپين يك ميليون امضاء در جريان اين حركت قرار داشتند و حتی شماری از آنان نيز پيش از آن با حضور فعالانه در تجمعات برگزار شده از سوی زنان در مقابل دانشگاه تهران و ديگر نقاط با جنبش زنان ايران همراه بودهاند، میخواستيم بدانيم شما كی و چگونه با كمپين آشنا شديد؟
من در همان ماههای نخست از طریق دوستان تهرانی و سايت تغيير برای برابری با کمپین آشنا شدم. کمپین یک حرکت اجتماعی گسترده در اعتراض به بیحقوقی زنان است نه یک ایدئولوژی، این را یادمان باشد به خصوص آنهایی که بر نحوه حرکت این کمپین انتقاد دارند. روی سخن من با آن کسانی است که از دور دستی بر آتش دارند، سعی كنند تحلیل درست و واقعبينانهای از اوضاع داشته باشند. کمپین بینقص نیست اما میتواند در تغییر برای برابری نقشی بهسزا ايفا كند.
.
نوع فعاليت در حوزه زنان و بيان خواستهها و مشكلات آنان در شهر مريوان تا كنون به چه صورت بوده و ورود كمپين به شهر شما چه تأثيری بر اين روند داشته؟
زنان مریوان مثل زنان سراسر جهان قربانیان جامعهی طبقاتی و فرهنگ مردسالاری هستند. زنانی فداکار، همسرانی حرفشنو و مطیع و با حداقل حقوق ابتدایی هر انسان، اما در عوض به وحشیانهترین شکل ممکن آزار میبینند و متأسفانه مثل سایر زنان از حقوق خود بیاطلاعاند و این ناآگاهی حتی زنان تحصیل کرده و کارمند را نيز شامل میشود.
ما با پخش جزوات و ارائهی توضیحات تا حدودی توانستهایم این خودآگاهی را به میان زنان مريوان مخصوصاً قشر تحصیلکرده ببریم اما واقعیت این است که هنوز نتوانستهایم آن ارتباط تنگاتنگ و چهره به چهره را در سطح گسترده با زنان آسیبپذیر و کمسواد داشته باشیم و مشکل دیگر ما در امر اطلاعرسانی کمبود جزوات است چون در اينجا قشر کمی دسترسی به اینترنت دارند و ما احتیاج به جزوات بیشتری داریم.
.
نحوه معرفی كمپين و جمعآوری امضاء در مريوان چگونه است و آيا شما با توجه به شرايط خاص منطقه روشی ويژه را برای معرفی كمپين و جمعآوری امضاء بهكار گرفتهايد؟
خیلی عادی، اول از دوستان و آشنایان شروع كرديم و کم کم فعاليتهایمان به سطح شهر کشیده شد. مشکل خاصی هم تا كنون نداشتهایم غیر از یکی دو مورد، از جمله وجود شرط سنی که باعث شد ما نتوانیم از امضای جوانان زیر 18 سال استفاده بکنیم که در سطح دبیرستانها استقبال پرشوری هم داشتند.
.
برای ما از واكنش فعالان اجتماعی و نهادهای مدنی مريوان نسبت به كمپين و نيز ميزان استقبال مردم از اين طرح بگوئيد؟
آنچه مایه خوشحالی من بود استقبال گرم مردان فعال و روشنفکر از این کمپین بود و وقتی از آنها این انتقاد را داشتم كه این امضاء خودتان پس امضاء همسر، مادر و یا دختر و خواهرتان کو؟ بعضی میخندیدند و برخی نیز شغل و تحصیل و بیعلاقهگی همسرشان و ترس از مشکل آفرینی برای آنان را بهانه میکردند. و البته گاهی نیز خود مدعیان مانع میشدند! ما در يكی از مراسمهای دانشجويی در دانشگاه پیام نور مریوان در عرض دو ساعت توانستيم 57 امضاء جمع کنيم اما امضاها گم شد! پس از یک هفته آخرین کسی که امضاها دستش بود اعتراف کرد که زن دايیام که مدافع حقوق زنان هم هست! گفته اینها مشکوک هستند تو چطور به دامشان افتادی؟! و جالب اینجاست که همین خانم وقتی متوجه شد کار از کار گذشته و کمپین را خیلیها میشناسند برای اینکه از قافله عقب نماند بعد از مدتی با عجله شروع به جمعآوری امضاء نمود كه اگر قصد این خانم از انجام این کار فقط خودنمایی و خود مطرح کردن است واقعاً ارزشی نخواهد داشت اما اگر متوجه اشتباهش شده و سعی کرده با جبران آن گامی مثبت بردارد بايد این را هم از برکات کمپین دانست.
.
ارتباطتان با اعضای كمپين در شهرهای ديگر چگونه است؟
بسيار خوب است، از جمله با تهران و بچههای سنندج و کرمانشاه بيشتر در ارتباطيم.
.
از نظر شما و با توجه به ارتباطتان با زنان در مريوان و ديگر شهرهای كردنشين تأثير مخرب كدام يك از قوانين ذكر شده در بيانيه و جزوه حقوقی كمپين بر زندگی زنان كردستان بيشتر احساس میشود و اولويت برای تغيير اين قوانين مربوط به كدام يك از موارد مطرح شده از سوی كمپين میباشد؟
به راستی زنان اینجا آنقدر بیحقوقند که واقعاً نمیدانم کدام اولویت دارد. اما به نظر من اولويت با تغییر قانون ازدواج است به علاوه حق طلاق و حضانت فرزند و بعد هم قوانينی كه از قتلهای ناموسی حمايت میكنند.
.
قانون مربوط به ارث از جملهی قوانينی است كه كمپين درخواست تغيير آن را دارد، حال آنكه ما شاهد آن هستيم كه در بسياری از مناطق كردستان و بهويژه در روستاها و شهرهای كوچك بنا بر عرف غلط جامعه همين ميزان نابرابر از ارث نيز به دختران تعلق نمیگيرد و حتی خود دختران طلب سهم خود از ارث را نادرست و ناپسند میدانند، شما در برخوردهايی كه با زنان داشتهايد نظرشان را در رابطه با اين موضوع جويا شدهايد؟
بله، متأسفانه نظرها بسیار متأثرکننده و ناشی از همان فرهنگ مردسالارانه است. ما با زنان بسياری برخورد داشتهايم و از آنان پرسيدهايم که آیا اعتراض نداری که چرا حتی نصف برادرت هم ارث نمیبری و با نگاهی متعجب میگفت یعنی من از برادرم ارث بخواهم؟ چرا نخواهی مگر تو هم فرزند آن خانواده نیستی؟ مگر نیاز نداری؟ چرا، اما ارث را از برادرم بگيرم و بدهم به شوهرم که بیشتر آزارم دهد؟! و اگر از خانه بیرونم کرد ديگر با چه رويی به خانهی برادرم پناه ببرم؟! برادرم پشت من است و شوهر بیگانه! بهخصوص در روستاها و مناطق حاشیهای شهرها این تفکر حاکم است و این ناشی از نااميدی زنان نسبت به آینده خود و عدم اطمينان از حمایتهای قانونی است.
.
چه برنامهای برای ادامهی روند كار كمپين در مريوان داريد؟
با توجه به بافت سنتی و عشیرهای که مرز بین شهر و روستا را مخدوش كرده و سنتهای کهن و منسوخی كه هنوز حرف اول را در این شهر میزنند و مدنیت و حقوق شهروندی متأسفانه تحت شعاع مناسبات فئودالی و مردسالاری قرار دارد و بر تمام زوایای زندگی زنان چنگ انداخته و آگاهی زنان به حق و حقوق خود مردانگی مردان را به خطر میاندازد و همچنین ناآگاهی زنان به حقوق خويش و سکوت و ظلمپذیری آنان و تن دادن به خشونتی که سرنوشت محتوم خود میدانند و بدون اجازه مردان حق یادگیری و اظهارنظر را ندارند و عدم وجود جنبش قوی زنان و NGOهايی که بتواند رهبری این جنبش را در دست داشته باشد فعاليت را در اين فضا سخت و ادامهی کار را با مشکل مواجه ساخته است.
ما در مريوان فعال و مدافع حقوق زن داريم هر چند به تعداد اندك اما متأسفانه حركت زنان هنوز به صورت یک حرکت تعریف شده اجتماعی در نيامده و غالباً تحت تأثير جريانهای ديگر قرار میگيرد. با اين وجود نباید شتابزده عمل کنیم گام به گام با فرهنگ سازی و ارتقاء فرهنگی زنان آن هم از قشر عقب مانده و حتی روستایی گرفته تا قشر باسواد و تحصیل کرده، آن وقت میتوانیم بگوئیم داریم موفق عمل میکنیم و خوب پیش میرویم. یعنی بالا بردن خودآگاهی زنان و توانمندسازی آنها و كمپين يك ميليون امضاء میتواند نقش مثبت و تعيين كنندهای در رسيدن به اين هدف داشته باشد.
.
مشكلات و موانعی كه شما برای فعاليت در حوزه زنان در مريوان و به تبع آن ديگر شهرهای كردنشين كشور به آنها اشاره كرديد درست است اما اگر بخواهيم از زاويهای ديگر به مسئله نگاه كنيم میبينيم با وجود تمامی اين موارد فعاليتهای اجتماعی بهويژه در زمينهی زنان در شهرها و بخشهای مختلف كردستان در مقايسه با ساير نقاط كشور گستردگی بيشتر و روند مطلوبتری را دارد. مثلاً اگر همين كمپين يك ميليون امضاء را مثال بزنيم، در حالی كه فعاليت كمپين در ديگر مناطق كشور بيشتر متمركز است در مراكز استانها و البته اگر بخواهيم شرايط نسبتاً مساعدتری را كه اين استانها به لحاظ قرار گرفتن در بخشهای مركزی و امن كشور و عدم مشكلاتی چون تبعيضهای ملی، زبانی و مذهبی كه باشندگان مناطق حاشيهای كشور با آن روبهرو هستند و نيز پيشرفتهای صنعتی و اقتصادی كه بر تغيير بافت سنتی و قومی در اين شهرها تأثير مثبت داشته و در كاهش فقر و بیكاری مؤثر بوده را هم در نظر بگيريم میتوانيم بگوئيم كمپين كردستان با وجود تمامی اين مشكلات و با در نظر گرفتن بافت سنتی و جو امنيتی منطقه در شهرهايی غير از مراكز استانها فعاليت نسبتاً خوبی را داشته و این فعالیت را میتوان در قالب دیگر حرکتها و جنبشهای اجتماعی از قبيل دانشجویی، کارگری و … نیز مشاهده نمود. نگاه شما نسبت به اين مسئله چگونه است؟
بله سخن شما تا حد زيادی درست است هرچند كه با وجود مشكلات مزبور تا رسيدن به وضعيت مطلوب در زمينهی فعاليتهای مدنی بهويژه در حوزه زنان راهی دراز و دشوار در پيش است. اما من دليل راهيابی زنان كردستان ايران به صفوف اعتراضات اجتماعی و فمنيستی را با وجود فضای مردسالارانهی حاكم بر جامعهی كردستان و نيز خشونت و ستمی كه بر زنان كُرد روا میگردد در اين چند مورد خلاصه میكنم:
1. همجواری با مناطق كردنشين در كشورهای عراق و تركيه كه زنان اين مناطق بيش از يك قرن است كه در نتيجهی جنگها، خشونتها و تجاوزات بیشرمانه ناشی از شرايط ناهنجار موجود در آن كشورها، دوش به دوش مردان جنگيدهاند و همزمان حمايت از كودكان و سالمندان را در سالهای ويرانی، قتل و كشتار و جنگ و بیخانمانی و انفال بر دوش كشيدهاند و ضربات روانی و جسمی بسياری كه متحمل شدهاند و اما از پا ننشستند و تأثيرپذيری زنان كردستان ايران از آنها.
2. وجود زنان كُرد روشنفكر، نويسنده، مبارز، هنرمند و صاحب قلم و نقش مؤثر و مثبت آنان در جنبش زنان و ايجاد اعتماد به نفس در زنان كردستان.
3. ويژگی خاص منطقه و فضای شديداً سياسی و اجتماعی ناشی از ستم ملی و طبقاتی و حضور گسترده احزاب و جريانات سياسی در منطقه.
4. ارتباط با جنبش فمنيستی زنان ايران و دسترسی به ابزار ارتباطی جديد از قبيل اينترنت و نيز وجود NGOها هر چند به صورت كم رنگ و با فعاليت نه چندان چشمگير.
من معتقدم هرچند امروزه گروهی از زنان كُرد در فعاليتهای مربوط به زنان و نيز ديگر جنبشهای اجتماعی فعالند اما پتانسيل حركت گستردهتر زنان در كردستان وجود دارد. متأسفانه زنان پيشرو در كردستان هنوز در سايهی پدرسالاری در صفوف مبارزات اجتماعی و نيز سياسی در حاشيهاند و در درجه دو و من معتقدم زنان در كردستان به تنهايی قادر نخواهند بود به شرايط مناسب اجتماعی و كسب برابری با مردان در شرايطی كاملاً انسانی دست يابند مگر همدوش و همراه با ساير زنان و مردان برابریطلب در سراسر كشور و همين حركت گسترده و حقخواهانهی زنان ايرانی يعنی كمپين يك ميليون امضاء میتواند نمونهای از اين همراهی و همكاری باشد برای تغيير قوانين تبعيضآميزی كه بر زنان جامعهی ما تحميل میشوند.
پروين ذبيحی ضمن سپاسگزاری از شما برای انجام اين گفتوگو از شما میخواهيم تا در فرصتی ديگر بيشتر از وضعيت و مشكلات زنان كُرد برایمان بگوئيد زيرا میدانيم كه شما تحقيقاتی را در مناطقی از كردستان درباره پديده خودسوزی زنان، ختنهی دختران و قتلهای ناموسی انجام دادهايد كه لازم است نتيجهی آنها را به آگاهی ديگران نيز برسانيد.
من هم از شما ممنونم و در خدمت شما هستم برای انجام گفتوگويی ديگر پيرامون موضوعاتی كه به آنها اشاره كرديد و در پايان با آرزوی موفقيت برای شما و ديگر فعالان كمپين در سراسر ايران خطاب به ياران و همراهانمان میگويم راه دشوار است و طولانی اما افق روشن و چشمانداز نويدبخشی در پيش روست…